بازکشت به آکادمی
شعر چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را از سعدی

ابومحمّد مُشرف الدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف متخلص به سعدی، شاعر و نویسنده شعرهای فارسی است. اهل ادب به این شاعر بزرگ ایرانی، لقب «استاد سخن»، «شیخ اجل»، پادشاه سخن و حتی به صورت مطلق لقب استاد داده اند. سعدی تحصیلات خود را در نظامیه بغداد گذرانده است. نظامیه بغداد از مهمترین مراکز علم و دانش جهان اسلام در آن زمان به شمار می‌آمد.

غزل شماره 17 سعدی

سعدی در سال 606 قمری برابر با 1210 میلادی، در شیراز چشم به جهان گشوده است. برخی از صاحب نظران تولد سعدی بزرگ را حدود سال ۵۸۵ هجری قمری می‌دانند.

شعر چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را از سعدی

چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
سروبالایِ کمان ابرو اگر تیر زند عاشق آنست که بر دیده نهد پیکان را
دست من گیر که بیچارگی از حد بگذشت سر من دار که در پای تو ریزم جان را
کاشکی پرده برافتادی از آن منظر حسن تا همه خلق ببینند نگارستان را
همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی تا دگر عیب نگویند من حیران را
لیکن آن نقش که در روی تو من می‌بینم همه را دیده نباشد که ببینند آن را
چشم گریان مرا حال بگفتم به طبیب گفت یک بار ببوس آن دهن خندان را
گفتم آیا که در این درد بخواهم مردن که محالست که حاصل کنم این درمان را
پنجه با ساعدِ سیمین نَه به عقل افکندم غایت جهل بود مشت زدن سندان را
سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را
سر بنه گر سر میدان ارادت داری ناگزیرست که گویی بود این میدان را

منبع

شما می‌توانید با مراجعه به بخش تاریخ و ادبیات آکادمی انتیراپ با تاریخ و ادبیات ایرانی، مناسبت ها، شاعرها، شعرهای زیبای ایرانی آشنا شوید.

سامانه خدمات حمل و نقل انتیراپ  

 

نصب برنامه nTirApp
افزودن به Home Screen