بازکشت به آکادمی
شعر گله عاشق از شهریار

شهریار یکی از شاعران برجسته ایرانی بود. وی در تاریخ 11 دی ماه 1285 شمسی در تبریز چشم به جهان گشود. سید محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، دوران کودکی خود را به دلیل شیوع بیماری در شهر، به روستای خشکناب در شهرستان بستان آباد، سفر کرد. اصالت خانوادگی شهریار، از روستای خشکناب می‌باشد. والدین این شاعر برجسته، میرآقا بهجت خشکنابی (پدر شهریار) و خانم ننه خشکنابی (مادر شهریار) بود. پدر محمد حسین، «میرآقا بهجت خشگنابی» که به روایتی سید اسمعیل موسوی نام داشت، در شهر تبریز وکیل بود.

گله عاشق از شهریار- غزل شماره 70 شهریار

سید محمد حسین بهجت تبریزی، بعد از پایان سیکل در تبریز، در سال 1300 از تبریز به تهران رفت و در مدرسه دارالفنون تا سال 1303، ادامه تحصیل داد. سپس در رشته پزشکی تحصیلات عالیه خود را ادامه داد.
شهریار در اوایل تحصیل پزشکی در تهران، عاشق دختری بنام ثریا عبدالله امیر طهماسبی شد و چند سال با یکدیگر نامزد شدند. ولی در نهایت ثریا با چراغعلی سالار حشمت مشهور به امیر اکرم ازدواج کرد. حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکترا، تحصیلش را به‌علت شکست عشقی و ناراحتی و خیال و پیش آمدهای دیگر، ترک کرد.

شعر گله عاشق از شهریار

آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس
گله‌ای کردم و از یک گله بیگانه شدی آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس
مسند مصر ترا ای مه کنعان که مرا ناله هایی است در این کلبه احزان که مپرس
سرونازا گرم اینگونه کشی پای از سر منت آنگونه شوم دست به دامان که مپرس
گوهر عشق که دریا همه ساحل بنمود آخرم داد چنان تخته به طوفان که مپرس
عقل خوش گفت چو در پوست نمی‌گنجیدم که دلی بشکند آن پسته خندان که مپرس
بوسه بر لعل لبت باد حلال خط سبز که پلی بسته به سر چشمه حیوان که مپرس
این که پرواز گرفته است همای شوقم به هواداری سرویست خرامان که مپرس
دفتر عشق که سر خط همه شوق است و امید آیتی خواندمش از یاس به پایان که مپرس
شهریارا دل از این سلسله‌مویان برگیر که چنانم من از این جمع پریشان که مپرس

منبع

شما می‌توانید با مراجعه به بخش تاریخ و ادبیات آکادمی انتیراپ با تاریخ و ادبیات ایرانی، مناسبت ها، شاعرها، شعرهای زیبای ایرانی آشنا شوید.

سامانه آنلاین خدمات حمل و نقل انتیراپ  

 

نصب برنامه nTirApp
افزودن به Home Screen